جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۷
این حکایت خواندنی است (۱)

حوزه/ ما راوی خاطرات و حکایت‌های تلخ و شیرین جوانانی شدیم که جهادی‌وار، بی‌مزد و منّت، از خانواده‌های خود دل کندند تا باری را از دوش پرستاران بردارند و بذر امیدی بکارند در دل‌های ناامید مبتلایان به کرونا...

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اهواز، از بدو ورود کرونا به ایران، سبک زندگی مردم دگرگون شده است! مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل و مردم همگی خانه‌نشین شدند.

در این مدتی که کرونا به اولین سالگرد خود نزدیک می‌شود، اتفاقات تلخ و ناگواری برای هزاران نفر پیش آمد...

چه عزیزانی که از بین ما پرکشیدند و چه خانواده‌هایی که داغدار مرگ عزیزانشان به‌واسطه کرونا شدند.

بعد از این هرکس حکایتی برای خودش خواهد داشت.

از اینکه ویروسی ناشناخته در چین ظاهر شده و به‌یک‌باره کل جهان را در برگرفت و بعد از ورود به ایران، هزاران نفر را به کام مرگ کشاند.

و این چنین شد که دانشمندان و متخصصین ویروس‌شناسی ایران دست‌به‌دست هم داده و جبهه‌ای را برای کنترل و نابودی آن تشکیل دادند.

نیروی‌های این جبهه نیز پزشکان و پرستاران بودند. آن‌ها در اوج ایثار و فداکاری در خط مقدم مقابله با کرونا صف‌آرایی کرده و حافظ سلامت و جان مردم شدند.

قطعاً حکایت پزشکان و پرستاران پر از غم و اندوه و البته امید به آینده‌ای عاری از کوید ۱۹ خواهد بود.

اما در کنار کادر درمان و پزشکی، لشکری از نیروهای جوانِ انقلابی تشکیل شد که هدفشان کمک به پرستاران و مراقبت از بیماران کرونایی در بیمارستان‌ها بود.

آن‌ها طلاب و روحانیونی هستند که حجره و درس و بحث‌های طلبگی خود را رها کرده و بدون توجه به خطراتی که آن‌ها را تهدید می‌کند، جهادی‌وار به دل خطر رفته و تلاش کردند تا باری را از دوش پرستاران بردارند و بذر امیدی بکارند در دل‌های نا امید مبتلایان به کرونا...

قصه امروز ما، خاطرات و حکایات تلخ و شیرینی است که بر طلاب جهادی گذشته است... همان جهادگران بی‌نامی که از خانواده‌های خود دل کندند تا امیدبخش بیمارانی باشند که از خانه و خانواده خود دور شده‌اند.

همان‌هایی که عزمشان را جزم کردند تا بی‌مزد و منت، یاری گر پرستاران باشند و خستگی را در کنند از تنهای خسته پرستاران حتی با دادن یک چای گرم...

پس این حکایت خواندنی است...

با ما همراه باشید...

انتهای پیام./

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha